به گزارش قاصدنیوز، حجت الاسلام دکتر مهدی نخاولی استاد حوزه و دانشگاه در مشهد نکاتی پیرامون استفاده بیشتر از شب های نورانی قدر بیان کردند:
- شب های قدر ظاهراً از اختصاصات عالم اسلام است. همان طور که روزه ماه مبارک از اختصاصات اسلام است. قرآن می فرماید: «یا ایهاالذین امنوکتب علیکم صیام کما کتب الذین من قبلکم »
روزه بر شما ثبت و الزام شده همان طور که به پیشینیان الزام شده بود؛ این پیشینیان ؛ انبیاء پیشین بودند و کیفیت روزه به این شکل برای امت های انبیاء نبود. خداوند یک تشریف و یک کرامت ویژه به امت اسلام به برکت رسول اکرم عنایت فرمود ، که آنچه برای انبیا از ابزار رشد مقرر فرموده بود برای ما هم مقرر کند؛ چون روزه،سبب رشد است مثل همه ی عبادات دیگر.خداوند آن مقدار از ابزارش را که برای انبیا بود برای همه آحاد امت اسلام قرار داد.
- خود شب قدر از اختصاصات عالم اسلام است، از برکات وفتوحات نفس پیامبر اسلام است که درجاتی از مسیر خدا را برای امت اسلام باز کرده است که امت های گذشته نداشته اند.
لطف الهی در شب قدر
- 1-عدل یعنی اگرکسی بخواهد مجازات بشود وچندجرم انجام داده باشد، عادلانه این است که مطابق با هر جرمی، مجازات جدا داده شود.
- 2-اگربخواهد فرد خیلی محسن باشد و با لطف برخورد کند و دقیق متناسب با نقطه نقطه عملش به او جزا ندهد، با تخفیف وکرم با او برخورد می کند.
- اما کدام دادگاه ومرجع تصمیم گیر اینطورتصمیم می گیردکه بگوید خودش را بیاورید خودش بگوید که چه می خواهد و او بگوید همه اش را ببخشید .
درشب های قدر خودمان درسرنوشتمان سهیم می شویم. درجایی که عادلانه ومحسنانه اش این است که کارهای قبلی، آینده ی بعدی را رقم می زند، اراده شما در آینده شما دخیل می شود. درهیچ جایی چنین نیست.
حال، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل،که امشب رحمت چقدر گسترده است واین از اختصاصات اسلام است .
درک شب قدر
- درک شب قدر به میزان حال وتوجه و ادراک فرق می کند. به تعداد افرادی که قرآن به سر می گیرند درجات متعددی ایجاد می شود و اساسا درک شب قدر غیراز اعمال شب قدر است.
این را بسیار شنیده اید که اگر کسی شب قدر را درک کند حتی اگر گناهانش به اندازه قطرات باران، برگ درختان و ریگ بیابان باشد خداوند می بخشد. این اثر برای اعمال صرف نیست چون همانطور که مجازات باید متناسب با جرم باشد پاداش هم متناسب با عمل است. این چه ویژگی است؟ اعمال شب قدر حتما آثار ویژه دارد. منتهی عمل، غیر از درک شب قدر است .
- شب قدر درکش چه فرقی باشب های دیگر دارد ؟
1-شب بودنش که مثل شب های دیگر است و فرقی ندارد .
2-شب قدری که در آن ملایک نازل می شوند و قرآن نازل شده، نزول ملک و قرآن اصلا در زمان نیست ملک موجودی که دارای زمان باشد نیست، جسم ماست که زمان دارد. حقیقت قرآن هم در ملکوت نازل شده منتهی حقایق ملکوتی وقتی به دنیا نازل می شود اندازه های دنیا برآن تحمیل می شود یعنی مثلا فرمودند کعبه، به محازات بیت المعمور درآسمان چهارم است. چرا به کعبه، کعبه می گویند؟چون شکلش مکعب است. چرا؟ بنایش مقام عصمت کبری است. فرمودند به خاطراینکه به محازات بیت المعمور است که چهارضلع دارد و آن به محازات عرش خداوند است که چهارضلع دارد. اینها دیگردیوار نیستند. و آن به محازات چهار اسم شریف است سبحان الله,، الحمدلله، لااله الاالله و الله اکبر.
اسماء الهی
- اسما خداوند این الفاظ نیست سبحان الله که اسم خدا نیست. الله وکریم و رحیم اسم نیستند, اسم خداوند یک حقیقت خارجی است نه یک سری الفاظ.
«بسمک الذی خلقت به السماوات و خلقت به المیزان وخلقت به الکواکب وخلقت به القمر» اسم خداوند آن حقیقتی است که توسطش خلق صورت می گیرد، این اسم با یک سری از الفاظ کتبی و لفظی است مثل علیّ که مثلا نام شماست. شما که عین لام و ی نیستید. این عین لام ی حاکی از حقیقت شماست. شبیه همین مطلب برای اسما خداوند است که حاکی از حقیقتی خارجی است. وقتی این چهار اسم بخواهند تجلی کنند عرش را می سازند. عرش بخواهد تجلی کند در مراتب مادون، بیت المعمور پیدا می شود و بیت المعمور بخواهد تجلی پیدا کند در عالم دنیا، از اینجا به بعد مکان پیدا می شود. آن حقیقت فوق زمان و فوق مکان بخواهد در دنیا تجلی کند جای مکانی به نام مکه و یک محوطه مکانی به نام کعبه است.
حقیقت شب قدر
- تقدیر الهی که فعل خداوند باشد درزمان انجام نمی شود منتهی آن حقیقت بخواهد دراین عالم تجلی کند شب قدر به وجود می اید بنابراین شما دراین شب متصل به ملکوت هستید.
3-برخی می پرسند اگرامشب شب قدر نبود چه می شد؟ اعمالمان هیچ میشد ؟
شب قدر یک شب است ودارای مراتب.
- امشب آینه تجلی آن اتفاقاتی است که در عالم ملکوت افتاده است, عالم ملکوت مثل عالم دنیا نیست. جهان های موازی اینطور هستند که اگر کسی در این عالم دنیا به خاطر محدودیت هایی نتواند از چیزی برخوردار باشد اما در عالم ملکوت به خاطر این که محدودیتی در آن نیست همه سیراب می شوند و هیچ چیز کم نمی شود. یکی از اسراری که در بهشت هیچ چیز کم نمی شود همین است.
- اگر کسی سعی در انجام وظیفه اش داشته باشد، مثل جهات مادی نیست که بگوید اتوبوس آمد و ما جاماندیم, آدم هیچ وقت از اتوبوس عالم ملکوت جا نمی ماند.
- اگر کسی نیت بکند برای انجام کاری و آن را انجام بدهد و یا نیت کند و انجام ندهد ؛ نیت او را وصل می کند و اجر آن کار را می برد .
چگونه به حقیقت شب قدر نزدیک شویم؟
- حقیقت درک شب قدر این بود که ظاهر آن با شبهای دیگر فرقی ندارد. درک شب قدر به درک باطن شب قدر است. در شب قدر اتفاقاتی می افتد :
1 – نزول ملائک
2 – نزول قرآن (که همیشگی نیست)
3 – تقدیر امور - کسی که بیشترین درک را از شب قدر دارد آقا امام زمان عجل الله فرجه است. چون شب قدر یک شب ملکوتی است. حقیقت شب قدر بر می گردد به درکی از ملکوت. به میزانی که درک ملکوتی حاصل شود، آثار رشد هویدا می شود.
- درک ملکوت با طهارت حاصل می شود. ما همه استعداد درک ملکوت را داریم و از ما خواسته اند و نیز امر کردند که این کار را بکنیم و ما را توبیخ نیز کرده اند که چرا در سطح ماده مانده ایم چون این توان به ما داده شده است .به این خاطر این شبها در روزهای آخر ماه رمضان قرار داده شده، چون از دو ماه قبل انسان توجه به خدا دارد. می گویند از ماه رجب استغفار کنید و خود را صیقل دهید ، این پاکی و صیقل زدن باعث می شود که نفس قوی شود و در ماه مبارک رمضان نیز علاوه بر ترک محرمات، از برخی حلال ها هم اجتناب مقطعی می شود تا جان قوی شود. روزهای آن روزه و شبها عبادت و دعا .
این جانی که در توجه به حق تعالی سعی کرده؛ شبهای قدر که فرا می رسد، ملکوت را درک می کند و اگر درک نکند ، سه ماه فرصت شب امتحان را ضایع کرده است .
- امتحان های خداوند با امتحان های ما فرق دارد ، امتحان های ما قبولی یا رد دارد . اگر نمره ی قبولی 12 باشد و کسی صفر یا 2 یا 1 بگیرد در هر صورت رد است ولی امتحان خدا اینگونه نیست اگر کسی 5/0 هم گرفته باشد به اندازه ی همان 5/0 جلو می رود و ملاک صفر و 100 نیست . «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ ، وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ»
- همه ما گرفتاری هایی و نیز درجاتی از غفلت را داریم. اما هنوز هم دیر نشده شب قدر تا سحر فرصت هست، یک فرصت طلایی که انسان با خود و خدای خود خلوت کند و هرچه گناه از زمان بلوغ یا قبل از بلوغ تا کنون دارد مرور کند و در خلوت خود 70 مرتبه از این 70 پله ای که سقوط کرده استغفار کند. اگر کسی استغفار جدی کرد ، شک نکند که خداوند او را تطهیر می کند .
- خداوند دو فرصت بی بدیل هم قرار داده ، یکی شب قدر و دیگری فرصت توسل .
- این شب سه اختصاص دارد :
- ماه مبارک رمضان
- شب قدر
- فرصت توسل
توسل در این شب ها
- تمام انبیا گفته اند ما از شما اجری نمی خواهیم اجر ما با خداوند است تنها پیامبری که جز این را خواستند حضرت رسول اکرم (ص) بودند که فرمودند هیچ چیز نمی خواهم جز مودت و دوستی با اهل بیتم و فرمودند این اجر من به نفع خود شما است، این مودت اهل بیت یک ابزار بسیار قوی برای رسیدن به خداوند است.
- شبی که انسان در سرنوشت خود سهم دارد، شبی که خداوند مردم را به رحمت خود فرا خوانده ، یک فرصت توبه هم قرار داده که اگر کسی به طور جدی توبه کند ، تمام آثار سوئی که برای خود به وجود آورده رفع شود، یک فرصت مکمل فوق العاده هم قرار داده که توسل است ( توبه به عمل ما است و توسل به اراده ی پیامبر و اهلی بیت بستگی دارد.)
- امیدوار کننده ترین آیه ی قرآن « وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى» که در آن وعده به پیامبر داده شده که آنقدر از امتش بخشیده شود تا او راضی شود.
- در این شب حداقل چهار تن از معصومین دخیل اند :
-رسول اکرم صلی الله علیه و آله ( که در هر خیر و برکتی دخیل اند)
-امیر المؤمنین علیه الاسلام
-حضرت صدیقه کبری
-حضرت امام زمان (عج) - توسل در این شبها، جریان قوی برای مغفرت ایجاد می کند .
- درک ملکوت طیف دارد ، همین حالت سبکی و بهجت معنوی که حاصل می شود از همان درک معنوی است و همین که آدم توجه دارد که حقیقت هایی در حال جریان است .
چرا چندین شب قدر؟
- تقدیر امری تدریجی است . این سه شب اینگونه نیست که چون شب قدر مجهول است در سه شب قرار داده باشند، حساب و کتاب دارد. این سه شب بعلاوه ی نیمه ی شعبان و شب 27 ماه مبارک، درجاتی از تقدیر مقدر می شود . در شب نیمه شعبان و شب 19 و 21 مقدمات تقدیر ودر شب 23 تقدیر نهایی و حتمی می شود و دیگر تغییر نمی کند مگر در شب عرفه. بنابراین توجه به هر سه شب لازم است و هرچه توجه بیشتر باشد دریافت، رشد، آینده و ابدیت ارتقاء می یابد .
- عمل با توجه ارتقاء می یابد. کلید ارتقاء بنده، توجه است. ما همانند آیینه هایی هستیم؛ توجه یعنی آینه به سمت چه کسی تنظیم شود و وقتی تنظیم شد چطور این تنظیم را حفظ کنیم .
ظلم عظیم در حق امیرالمؤمنین علیه السلام
- درمورد حضرت امیر دوست و دشمن دست به دست هم دادند تا حضرت را بپوشانند؛ دشمن از روی حسادت و کینه و دوست از روی ترس و تقیه.
حضرت امیر علیه السلام سند نبوت پیامبر واقع شده، حقانیت پیامبر از امیرالمؤمنین علیه السلام مشخص می شود.
مردم خیلی که هنر کردند مثل یک آدم خوب با او رفتار کردند. خبیث ها که او را لعن کردند. خود حضرت در خطبه 3 می فرمایند : «لباس خلافت را خلیفه اول پوشید و غصب کرد به این هم خودش یقین داشت و هم دیگران. خواص شک نداشتند که من اصلا قابل قیاس نیستم. سیل هرخیر وکرم از من جاری بود هیچ برنده بلند پروازی به من نمی رسید.» - همه مردم شهادت دادند به فضیلتش حتی دشمنان .
حضرت در خطبه شقشقیه ناملایمات را می شمارند، به خاطر حقیقتی که پایمال شد نه بخاطر خودشان. حضرت می فرمایند من را در یک شورای شش نفره قرار دادند در کنار عبدالرحمان عوف، طلحه، زبیر، سعدبن ابی وقاص و عثمان. حضرت می فرمایند وای ازاین شورا، چه کسی سرسوزنی شک داشت که من با این ها در یک حد نیستم.
هم خواص و هم عوام می دانستند ولی عمداً حضرت را کنار گذاشتند.کسانی کنار گذاشتند که دنیا در چشمشان خیلی شیرین بود. علی را چه کسی می پذیرد؟ یک نفر و آن کسی است که این آیه در او تجلی کرده باشد «تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ » این سرای آخرت با عظمت را برای کسانی قرار دادیم که در دنیا به دنبال برتری جویی و فساد نباشند.( قصص/ 83) (این به معنای عدم پیشرفت نیست ) - چون حضرت امیر را مزاحم برتری جویی های خود دیدند او را کنار گذاشتند. اگر ما هم حالمان این باشد که بخواهیم به هر قیمتی به خواسته هایمان برسیم ما هم در همان طیفیم.
اینقد مردم عجیب و غریب بودند که حضرت فرمودند من از این مردم خسته شدم و رسول الله را در خواب دیدند که فرمودند خودت را ازبین میبری رهایشان کن, رسول رحمت و مهربانی فرمودند نفرینشان کن. به اصلاح آنها امیدی نیست. حضرت امیر هم این چنین نفرین کردند : اللهم أبدلنی بهم خیرا منهم وأبدلهم شرا منی (خدایا من را ازاینها بگیر و اینهار را ازمن بگیر بهتر ازاینها نصیب من کن و شر بدتری را نصیب آنها کن) - یکی از این دعای حضرت شب شهادتشان مستجاب شد و یکی شش ماه بعد.
حضرت می فرمایند: من در اولین نزول وحی حضور داشتم من در ملکوت بودم می شنیدم وحی را می دیدم نور وحی را. دراینجا حضرت بین هشت تا ده سال د اشتند.
پیامبر می فرمودند: «یا علی انک تسمع ما اسمع و تری ما أری! »(هرچه من میشنوم توهم میشنوی وهرچه من می بینم توهم می بینی )
او همین کسی است که در سن هشت سالگی در ملک و ملکوت بوده است.
دریافت فایل صوتی با حجم 10 مگابایت
منبع: Gofteman-bartar.ir
http://www.ghasednoor.ir/fa/tiny/news-966
ارسال نظر